۱۳۸۸ اردیبهشت ۲۴, پنجشنبه

گفت گوي کتبي




گفت و گو با استاد فراماسون
آنچه را در زیر می خوانید
سئوالاتی است که یک جوینده حقیقت از یک استاد فراماسون کرده

واستاد به او پاسخ داده است .



دوست من ،
آنچه را شما در اين يادداشت نوشته بوديد فكر كنم براي يكسال پاسخ گويي كافي باشد . (شوخي كردم )
بهر حال من هم پاسخ ها را تا حدودي كلي مي دهم .
شايد پاسخ بسياري از سئوالات ديگر در لابلاي پاسخ به اين سئوالات داده شده باشد .
اينكه نوشته ايد :
1 – مسلما ًفراماسونري هم مانند هرمكتب فكري برپايه مكاتب ديگر بنيان يافته و مانند هر مكتبي در طول زمان دچار تحولات فراواني بوده وهست.
مي خواهم بدانم ريشه هاي فراماسوني چه مكاتبي هستند و اولين بار در كدام تاريخ اين مواد اوليه باهم تركيب شده ونام«فراماسوني»يافته اند.
بايد به شما اينگونه پاسخ دهم كه :
فراماسونها معتقدند كه پيدايش فراماسونري در زمان حضرت سليمان بوده و نخستين لژ را سليمان بنا نهاده و نخستين استاد فراماسون نيز حضرت سليمان بوده و ساختمان معبد سليمان در اورشليم نيز با فراماسونري ارتباط داشته ...
اما شايد اين افسانه اي بيش نباشد! .
مي گويند در سال 480 ميلادي يعني در همان سالي كه بني اسرائيل از خاك مصر رانده شد - در ماه " زيو" دومين ماه از چهارمين سال سلطنت "سليمان " ساختمان معبد " سليمان " در شهر " بيت المقدس" آغاز گرديد .
بنايان بسياري از اطراف و اكناف جهان در بيت المقدس گردهم آمدند تا حاصل هنر و تخصص خويش را به " سليمان " عرضه دارند و در بناي مقدس سهيم گردند .
( در آن دوران و عهد قديم تعداد متخصصين در ايجاد ساختمانهاي بزرگ در هر كشور و منطقه انگشت شمار بودند و هر زمان كه قرار بود معبدي - كليسيايي - و كاخي عظيم ساخته شود از اين متخصصين كه بنا ناميده مي شدند دعوت بعمل مي آمد تا در آن نقطه گردهم آيند و با همكاري آنان آن معبد ايجاد گردد . )
با اين ترتيب مي توان گفت كه اساس فراماسونري ، تكيه بر يك سنديكاي شغلي داشته است .
در راس سازندگان معبد سليمان نخست حضرت سليمان و سپس دو نفر بناي كارآزموده بنام " هيرام شهريار " و " هيرام آبيف " قرار داشتند كه آنان را استاد بنا مي گفتند .
افرادي كه در ساختمان معبد انتخاب شده بودند به سه طبقه تقسيم مي شدند :
1 - كارآموز
2 - بناها
3 - استاد بناها
1 - كارآموز يا (مبتدي )، كارگران ساده اي بودند كه فقط بكارهاي ساده اشتغال داشتند مثلا شكستن سنگها و كارهاي ابتدايي.
2 - بناها يا ( شاگرد بناها ) به كارهاي كمي اساسي تر مانند تراشيدن سنكها بصورت مكعب و امثال آن اشتغال داشتند.
3 - استاد بناها كه طراحان پروژه و مجريان و ناظرين بر اجراي كارهاي تخصصي بودند .
براي مثال ايجاد طاقنماها و بررسي چگونگي چفت و بست هاي چهارطاقي ها ومطالعه مقاومت زمين و كارهاي تخصصي در ايجاد ساختمانهاي عظيم .
بنابراين با توجه به شبكه و طبقه بندي اين مجموعه مي توان پذيرفت كه اساس اين جمعيت حفظ و حراست علوم و دانشي بوده كه مختص آنان بوده است و از سويي اعتبار و احترام آنان بستگي به حفظ آن داشته است .
مي گويند " ... حضرت سليمان مقرر داشت همه ي كارگراني كه در ساختمان معبد دست داشتند زير نظارت "هيرام آبيف " قرار گيرند .
هيرام آبيف ، معمار كاركشته اي بود كه پادشاه " صور " براي بناي معبد به سليمان هديه داده بود .
هيرام آبيف ، سرآمد معماران جهان بود .
در حرفه خويش استادي بي همتا بشمار ميرفت و او بود كه معبد را بنا نهاد و تاج طلائي " سليمان " را طراحي كرد .
تمام زواياي تاريك كاخ سليمان از پرتو دانش و هنر او منور گرديد .
و تمام اسرار و واژه هاي مربوط به ورود به معبد در لوح سينه ي او محفوظ ....
گوشه اي از معبد نبود كه بر او مجهول بوده و نقطه اي وجود نداشت كه از پرگار و گونياي او بهره ور نشده باشد .
واژه عبور ( رمز) به معبد را با زنجير طلائي برگردن داشت و هيچگاه از خويش دور نميداشت.
قلب او مخزن اسرار سليمان بود .
دانش و هنر هيرام آبيف و نبوغ او حس حسادت بسياري از هنرمندان و بناياني را كه در بناي معبد سليمان سهيم بودند برانگيخت.
" كتاب اول پادشاهان " در باب هفتم داستان پيدايش معبد سليمان را چنين توصيف ميكند ....
قبل از پايان ساختمان معبد سليمان تعداد 15 نفر از استادان معمار (استاد فراماسون )كه شايد از علاقه ي حضرت سليمان به " هيرام آبيف "غبطه مي خوردند بايكديگر متفق شده عليه " هيرام " توطئه اي ترتيب دادند تا به هر طريقي اسرار ورود به معبد را بدست آورند .
دوازده نفر از ايشان ميان راه وحشت زده شدند و از همكاري سرباز زدند .
سه نفر باقي مانده " هيرام آبيف " را بدام افكندند وي را به خارج از شهر بيت المقدس بردند و بناي شكنجه را گذاشتند .
اما " هيرام " از اقرار خودداري نمود و زير شكنجه جان خود را از دست داد .
جنازه او را در كوه " مرياح " نزديك بيت المقدس بخاك سپردند و به شهر مراجعت كردند و براي آنكه محل آنرا گم نكنند شاخه اي از درخت اقاقيا "آكاسيا" را در آن محل در زمين فرو كردند .
سليمان از غيبت طولاني " هيرام" مطلع شد و دستور داد پانزده نفر از محارم به جستجو برخيزند .
سر انجام جنازه " هيرام " را در كوه " مرياخ " يافتند و بنا به دستور سليمان جنازه را به شهر آورده سوگواري ها كردند و آنرا مدفون ساختند ... "
ساختمان معبد سليمان هفت سال بطول انجاميد و عدد هفت در فراماسونري عددي مقدس است .
معبد سليمان سي و سه ذرع ارتفاع - بيست و دو ذرع عرض و شصت و شش ذرع طول داشت و در ساختمان معبد هيچگونه آلات و ابزار فلزي بكار نبرده بودند .
( بعضي از لژ هاي فراماسونري در آمريكا پس از تشريفات ورود نسخه اي از "تورات" را به تازه وارد اهداء مي كنند كه در مقدمه آن به تفصيل راجع به معبد حضرت سليمان سخن آمده است .....)
لژهاي فراماسونري امروز از نظر تزئينات داخلي و علائم و اشارات حتي نقشه ساختمان شباهت كامل به معبد حضرت سليمان دارد .
دوست من در زير چند آدرس را برايتان مينويسم .
شما ميتوانيد از كتابخانه آنها كه به زبانهاي مختلف كتاب دارد استفاده كنيد و اطلاعاتي بسيار بيشتر از مختصري كه من ميدانم دريابيد .
البته من كماكان بتدريج پاسخ شما را خواهم داد .
آدرسهاي زيادي را در محل اين آدرسها ميتوانيد ببينيد كه همه درباره فراماسونري است.
بيش از هر موضوعي در جهان درباره فراماسونري كتاب در زبانهاي مختلف نوشته شده است .
GLNF : Grande Loge Nationale Française
http://www.guigue.org/guigl01-1.htm
http://www.geocities.com/athens/parthenon/7492/


شب خوش : استاد

*

۳ نظر:

  1. با تشکر فراوان
    اول اینکه سالی که بنی اسرائیل از مصر بیرون آمدند ربطی به 480م ندارد.بلکه بر حسب کتاب اول پادشاهان باب6آیه1 در واقع 480سال بعد از خروج بنی اسرائیل از مصر سلیمان اقدام به شروع ساخت معبد کرد.480 میلادی یعنی قرن پنجم میلادی و حدود 1500 سال بعد از مرگ سلیمان نبی

    پاسخحذف
  2. دوم اینکه حیرام در فارسی که مرجع را کتاب تورات قرار دهیم به این شکل نوشته میشود.(حیرام)

    پاسخحذف
  3. و سوم جریان کشتن حیرام در کتاب مقدس وجود ندارد.

    پاسخحذف