آخرين
نامه جوینده حقیقت
استاد گرامي سلام
اميدوارم حالتان خوب باشد.
نقد روشنگرتان را درمورد نوشته هاي آقاي عرفاني خواندم ولذت بردم.
علت اصلي ارسال آن متن،اشاره اي بود كه درمتن مقاله به آقاي پورپيرار شده بود.
چون مي دانستم شخصيت آقاي پورپيرار براي شماجالب توجه است،جهت اطلاعتان واينكه بدانيد ايشان رابه فراماسونري هم چسبانده اند،آن نوشته رابرايتان فرستادم.
البته متن ارسالي چيزمهمي دربرنداشت و فقط تكراراين نكته بود كه ما موجوداتي ذاتاً معصوم و مظلوم هستيم و انگليسيا با مكر و خدعه و نيرنگ آنچه را كه هستيم ، از ما ساخته اند.
همانطور كه قبلاًهم مفصلاً برايتان نوشته بودم ، نظرشخص من چنين نيست وضعف و ناتواني دروني خودمان راعامل اصلي و سرنوشت ساز در وضع موجود مي دانم.
همانطور كه قبلاًهم مفصلاً برايتان نوشته بودم ، نظرشخص من چنين نيست وضعف و ناتواني دروني خودمان راعامل اصلي و سرنوشت ساز در وضع موجود مي دانم.
البته نمي توان منكرمنفعت طلبي كشورهاي قدرتمند از جمله انگلستان بودكه سياستهاي خاصي را در رابطه با كشورما دنبال كرده و مي كنند.اين منفعت طلبي كاملاً طبيعي و قابل درك است اما آنچه كه باعث زيروروشدن پي درپي نظام سياسي و اجتماعي ما شده و مي شود، بسيارعميقتر و ريشه دارتر از كسب منافع كشورهاي بيگانه است.
انگلستان نه فقط در ايران، بلكه درسراسردنيا به فكرتأمين منافع خودش است كه اين امربه خودي خود قابل تحسين است ونمي توان به آن خرده گرفت.
البته اگرحرف من را حمايت ازاستعمار طلبي نكنيد، به نظرمن براي خيلي ازكشورها سازنده هم بوده است.
انگلستان نه فقط در ايران، بلكه درسراسردنيا به فكرتأمين منافع خودش است كه اين امربه خودي خود قابل تحسين است ونمي توان به آن خرده گرفت.
البته اگرحرف من را حمايت ازاستعمار طلبي نكنيد، به نظرمن براي خيلي ازكشورها سازنده هم بوده است.
به عنوان مثال هند را در نظربگيريد:
اگرنفوذ فرهنگ انگليسي در آن كشور وجود نداشت، امروزه يكي از فقير ترين وعقب مانده ترين كشورهاي دنيا بود.
اگرنفوذ فرهنگ انگليسي در آن كشور وجود نداشت، امروزه يكي از فقير ترين وعقب مانده ترين كشورهاي دنيا بود.
اما طي سالهاحضور انگلستان در هند، كشوري كه براساس سازمان خشك و ارتجاعي كاست برهمنان هندو اداره مي شد، تبديل به يك كشور بسيار پيشرفته و نمونه دموكراسي وفرهنگ درقاره آسيا شده است.
اگرچه هنوز هم ريشه هاي تعصبات ديني وفرقه اي دراين كشور مشهود است اما كشوري بابيش از يك ميليارد نفرجمعيت و بدون يك قطره نفت، امروزه به كشوري پرتوان درسطح جهاني تبديل شده است.
مقايسه هند با ايران بسيارجالب مي نمايد.
مقايسه هند با ايران بسيارجالب مي نمايد.
كشورما هيچگاه عملاً مستعمره انگليس نبوده و صرفاً در دوره هائي خاص زمامداران طرفدارسياستهاي انگلستان درايران حكومت كرده اند.جمعيت ايران فقط هفتاد ميليون نفراست و منابع عظيم نفت و گاز و مس و آلومينيوم و آهن به وفور درجاي جاي ايران وجوددارد.
اما فرهنگ عصرحجري مردم ما، همه اين منابع رادرجهت تخريب وجه بين المللي وتقويت گروههاي تروريستي درسطح جهان مصرف مي نمايد.
ازنظر فن آوري- علي رغم تبليغات عوامفريبانه – درسطح كشورهاي آفريقائي هستيم.
چندسال پيش كه دولت قصد داشت عروسكهاي دارا وسارا را در برابر عروسك باربي علم كند، هرچه كردند نتوانستند در كشورخودمان عروسكها را توليد كنند و براي ساختن عروسكهاي ملي! دست به دامن چين شدند.
خودرو سمند، خودروي ملي مانيز توليد كارخانه پژوي فرانسه است.
فن آوري هسته اي هم كه ما حاصل دهن لقي هاي پروفسورعبدالسلام پاكستاني و مافياي راديواكتيو اروپاي شرقي و روسيه است.
اما فرهنگ عصرحجري مردم ما، همه اين منابع رادرجهت تخريب وجه بين المللي وتقويت گروههاي تروريستي درسطح جهان مصرف مي نمايد.
ازنظر فن آوري- علي رغم تبليغات عوامفريبانه – درسطح كشورهاي آفريقائي هستيم.
چندسال پيش كه دولت قصد داشت عروسكهاي دارا وسارا را در برابر عروسك باربي علم كند، هرچه كردند نتوانستند در كشورخودمان عروسكها را توليد كنند و براي ساختن عروسكهاي ملي! دست به دامن چين شدند.
خودرو سمند، خودروي ملي مانيز توليد كارخانه پژوي فرانسه است.
فن آوري هسته اي هم كه ما حاصل دهن لقي هاي پروفسورعبدالسلام پاكستاني و مافياي راديواكتيو اروپاي شرقي و روسيه است.
ازنظراجتماعي هم هرروز شاهد عجايب المخلوقات وغرائب الموجودات ديگري هستيم.
يك روز بيمارستانها رابه سبك حمام عموميهاي سابق زنانه- مردانه ميكنند.
يك روز راه روهاي دانشگاهها را دخترانه- پسرانه مي كنند.
يك روزبه فكر دخترانه - پسرانه كردن كتابهاي درسي مي افتند ويك روزهم دسته دختران قمه زن! راه مي اندازند.
اين هم فرهنگ اصيل ايراني- اسلامي!
ديگرچه مي خواهيم؟حال دو قورت و نيم مان هم از كشورهاي پيشرفته باقيست و فكرمي كنيم اگر زماني فلان وزير و وكيل اقداماتي درجهت منافع روسيه يا انگلستان يا هركشورخارجي ديگري انجام داده است، همان اقدامات سبب عقب ماندگي ما شده و الا ما امروزه متمدن تر از غرب مي بوديم .
زهي خوش خيالي!
آري استادعزيز!
متاسفانه ما ازآشفتگي ذاتي خودغافليم و به جاي سعي دراصلاح نقاط ضعف بيشمارخود، راه آسان فرافكني را درپيش مي گيريم.
متاسفانه ما ازآشفتگي ذاتي خودغافليم و به جاي سعي دراصلاح نقاط ضعف بيشمارخود، راه آسان فرافكني را درپيش مي گيريم.
زماني براي كوبيدن هرفكر بديع و تازه كه با منافع روحانيت برخوردي ولو اندك داشت، ازچماق تكفيراستفاده مي شد و بانيان آن فكر و ايده را به بابي بودن متهم مي كردند.
امروزه كه ديگرمسئله باب و بهاء كهنه شده وقدرت سابق را ندارند، ازاصطلاحاتي مانند جاسوس انگليس يا فراماسون استفاده مي كنند.
غافل از اينكه ما درسطوح پنهان فرهنگمان چنان ايده آلهاي متحجر و مخربي راهمراه داريم كه اگر تمام تصورات غلط نويسنده درمورد فراماسونرها نيز واقعيت مي داشت، فراماسونرها درتخريب كشورمان، به گردپاي خودمان نمي رسيدند.
امروزه كه ديگرمسئله باب و بهاء كهنه شده وقدرت سابق را ندارند، ازاصطلاحاتي مانند جاسوس انگليس يا فراماسون استفاده مي كنند.
غافل از اينكه ما درسطوح پنهان فرهنگمان چنان ايده آلهاي متحجر و مخربي راهمراه داريم كه اگر تمام تصورات غلط نويسنده درمورد فراماسونرها نيز واقعيت مي داشت، فراماسونرها درتخريب كشورمان، به گردپاي خودمان نمي رسيدند.
اگرچه همانطوركه خودتان هم بارها اشاره كرده ايد، فراماسونري كه يكي ازنمودهاي آن انقلاب كبيرفرانسه است، فرسنگها با ادعاهاي نويسنده محترم فاصله دارد.
به هرحال بيش ازاين سرتان را درد نمي آورم و همانطوركه درابتدا نوشتم، تنها چيزي كه درمتن آشفته و پارانوئيك ايشان براي من جالب بود، مرتبط كردن آقاي پورپيرار با فراماسونري بود و بس.
ازاينكه وقت شما راگرفتم پوزش مي خواهم.
ازاينكه وقت شما راگرفتم پوزش مي خواهم.
شاد و سربلند باشيد.ارادتمند: جوینده حقیقت 13/11/1