۱۳۸۸ شهریور ۱۵, یکشنبه

نامه هجدهم استاد ماسون به جوينده حقيقت(کمال)

نامه هجدهم



دوست عزیزم.......، سلام

يادداشت شما را دريافت داشتم وبايستي بگويم دل به دل راه دارد .
منهم مدتها بود انتظار دريافت پيامي از شما را داشتم .
ولي از آنجا كه نوشته بوديد كه كارتان زيادتر شده ووقت كم ، داريد مزاحم نمي شدم .
علت فقط همين بود و بس !
و اما راجع به مقاله اي كه اين آقاي شاعر(عرفانی) نوشته !
من سعي كردم آدرسي ازاو بدست آورم وبايشان تذكر دهم كه اطلاعاتشان در مورد فراماسونري زير خط فقر است ، متاسفانه موفق نشدم .
چون در 3 سايت ايشان پيام ها را جز از آشنايان نمي پذيرد . ( شرط تماس عضویت در آن سایت ها بود ) و من هم نخواستم كه خود را معرفي كنم .
بهر حال در ارتباط با خزعبلات نگاشته شده ايشان بايستي بگويم :
1 – ايشان نه هيچ كه حتي زيرخط هيچ از فراماسونري نمي داند و ادعاي پيامبري دارد !
2 – همانگونه كه در چند فايلي كه در زمينه فراماسونري برايتان نوشته بودم و تاكيد داشتم كه دشمنان اصلي فراماسونري عبارتند از : ديكتاتورها – مذهبيون – كمونيستها ، با فراماسونري نه دوستي بلكه دشمني دارند .
و به همين دليل در اينگونه كشورها و اجتماعات يا لژها تشكيل نمي شوند و يا اگر بشوند مخفيانه و پنهاني است .
كما اينكه در دوران پهلوي با آنكه محمدرضا شاه پهلوي فردي تحصيل كرده بود و به آداب و رسوم اروپا آشنائي داشت فراماسونري بطور علني نبود وتشكيلات بطور مخفي عمل مي كرد .
همينگونه در كشورهاي كمونيستي مانند اتحاد جماهير شوروي . و كشورهاي مذهبي مانند : عربستان سعودي - كويت – عراق – پاكستان – افغانستان – كشورهاي اسلامي آفريقا و ....
اگر احيانا توسط گروهي از فراماسونها ، لژي تشكيل شود كاملا محرمانه خواهد بود .
تا از گزند حكومت و مذهب در امان باشند .
من نمي دانم اين آقا كيست ولي چند عكس اورا پيدا كردم كه از پيش و پس انقلاب است و نشان مي دهد كه او چگونه تغيير چهره داده است .
در مورد وابستگي لژها به لژ مادر پيش از اين برايت نوشته ام و كامل هم نوشته ام .
در مورد اينكه فراماسونها در اركان كنوني كشور نفوذ كرده اند و خط مي دهند .
بايستي بگويم : در رژيم پهلوي چون اغلب مقامات در راس امور فراماسون بودند يقينا نقش آنان را در برنامه ها نمي توان ناديده گرفت و بسيار موثر بودند .
ولي اكنون چنين نيست !
اگر چنين بود ما در خارج نبوديم!!!
عنوان و ادعاي اينكه سازمانها و انجمن هاي «حجتيه – مجاهدين انقلاب اسلامي و جبهه مشاركت و يا تشكيلات بهائيان – سازمان مجاهدين خلق- حزب توده – حزب دمكرات كردستان – حزب كمونيست – كارگري – حركت ملي آذربايجان جنوبي – جنبش الاهواز – جندالله بلوچستان» كوچكترين ارتباطي با فراماسونري دارد، سخني احمقانه است .
چون اينان همگي از دشمنان قسم خورده فراماسونري هستند .
و اين آقا معلوم نيست به چه انگيزه اي اين مقاله را نوشته است .
كما اينكه افرادي مانند:
« اعلمي – چهرگاني – پورپيرار – هجري- آيدين تبريزي – مهران بهاري – و ....» را به فراماسونري نسبت دادن نشانه حماقت كامل نويسنده است .
من تصورميكنم كه دليلي بايستي وجود داشته باشد واين اقا بمنظورتحريك افكارعمومي عليه فراماسونري اقدام به نشراين مقاله كرده است.
و اين يك دعواي درون سازماني درجناحهاي رژيم ميباشدكه بايستي منتظرعواقب آن بود.
دوست من همينقدر بگويم كه نوشتار اين آقا از بيهودگي حتي در زير خط فقر دانش هم قرار نمي گيرد و مهملاتي است كه بافته و ساخته خودش ميباشد .
شاد و شادكام باشيد :

شب خوش : استاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر