نامه نوزدهم
دوست گرامی...... سلام،
در پاسخ به سئوالات جنابعالی تا آنجا که دانش من اجازه می دهد بشرح آن می پردازم .
من کتاب «آنتوان دوسن اگزوپری» بنام شازده کوچولو را نخوانده ام.
ولی از نشانه های « صحرا – تنهائی – ستاره – گل – بیابان » آنچه مطمئن هستم ستاره یکی از سمبول های معتبر و عمده است .
در مورد تنهائی نیز می توان این تعبیر را داشت که هر جوینده کمال(حقیقت) تنهاست و اگر به برادران ماسون بپیوندد تنها نخواهد بود ولی از اینکه آن سمبول باشد هیچ اطلاعی ندارم و تا کنون چنین مطلبی را دریافت نکرده ام .
صحرا را می توان به وادی ناشناخته تعبیر کرد که انسانها در آن سرگردانند ولی نمیتوان آنرا سمبولی از فراماسونری دانست .
در مورد تنهائی نیز می توان این تعبیر را داشت که هر جوینده کمال(حقیقت) تنهاست و اگر به برادران ماسون بپیوندد تنها نخواهد بود ولی از اینکه آن سمبول باشد هیچ اطلاعی ندارم و تا کنون چنین مطلبی را دریافت نکرده ام .
صحرا را می توان به وادی ناشناخته تعبیر کرد که انسانها در آن سرگردانند ولی نمیتوان آنرا سمبولی از فراماسونری دانست .
نقاشی های کودکانه نیز همچنین معنی و تعبیری ندارد .
گل نیز بهمچنین . ولی شاخه ای از گیاه آکاسیا « ميموزا»می تواند از سمبول های عمده ای باشد .
چون در زمانی که استاداعظم «هیرام ابیف» توسط 15 نفر از شاگردان بقتل رسيد .
برای آنکه محل دفن اورا بعدا بیابند شاخه ای از درخت اقاقیا « آکاسیا»در آن محل در زمین فرو کردند .
لذا این گیاه از سمبول های معتبر است ولی گل بتنهائی مفهوم خاصی ندارد.
کتاب پینوکیو را من نخوانده ام و « کارلوکلودی» را نمی شناسم .
لذا این گیاه از سمبول های معتبر است ولی گل بتنهائی مفهوم خاصی ندارد.
کتاب پینوکیو را من نخوانده ام و « کارلوکلودی» را نمی شناسم .
ولی میتوان این تعبیرراداشت که آدمکی چوبی (دروغ گو وخطاکار) با آموزش های فرشته ای«استادی» نیکوخصال به انسانی درستکارومفید تبدیل میشود .
در مورد « دکتر گیوتین» من از فراماسون بودن او اطلاعی ندارم .
ولی این نکته را بیاد دارم و لازم به اشاره می دانم که درقدیم افراد محکوم به مرگ را با انواع شکنجه های دهشتناک بقتل می رساندند مانند:
«سرب مذاب در حلق ریختن – با اره از میان دو نیم کردن – مثله کردن – زنده زنده پوست کندن – حلاج وار کشتن يا جدا کردن قطعات آدم زنده ...- شمع آگین کردن – انان را به دو اسب یا ارابه بستن و در دوجهت راندن – از ساختمان و برج فرو انداختن – چشم درآوردن و زبان بریدن و ....»
دکتر گیوتین که خود از کسانی بود که این گونه مجازات ها را بر نمی تافت .
در مورد « دکتر گیوتین» من از فراماسون بودن او اطلاعی ندارم .
ولی این نکته را بیاد دارم و لازم به اشاره می دانم که درقدیم افراد محکوم به مرگ را با انواع شکنجه های دهشتناک بقتل می رساندند مانند:
«سرب مذاب در حلق ریختن – با اره از میان دو نیم کردن – مثله کردن – زنده زنده پوست کندن – حلاج وار کشتن يا جدا کردن قطعات آدم زنده ...- شمع آگین کردن – انان را به دو اسب یا ارابه بستن و در دوجهت راندن – از ساختمان و برج فرو انداختن – چشم درآوردن و زبان بریدن و ....»
دکتر گیوتین که خود از کسانی بود که این گونه مجازات ها را بر نمی تافت .
برآن شد که راه سهل تر و مناسب تر و کم رنج و دردتری را برای محکومین به مرگ بیابد و اختراع گیوتین نتیجه این تفکر بوده است . بی تردید اکنون در این دوره گیوتین نمی تواند مورد پذیرش باشد .
در واقع اقدام دکتر گیوتین در جهت کم کردن درد و رنج محکومین بوده است نه در جهت قتل و شکنجه افراد.
در مورد اینکه فراماسونها معتقدند جویندگان حقیقت (کمال) هستند تردیدی نیست .
زیرا هیچ کس کامل نیست !
ولی اینکه فراماسونری و افکار ماسونی ادامه کار کیمیاگران است سخنی باطل است و قابل پذیرش نیست .
درمورد کتاب دوم نوشته محمدظهیرالدین در شهر « لکنهور» (منظور كتاب اسرارفريميشن است) .
درمورد کتاب دوم نوشته محمدظهیرالدین در شهر « لکنهور» (منظور كتاب اسرارفريميشن است) .
خلاصه کلام در دوبخشی که فرستاده بودید آن بود که یک فراماسون می تواند فراماسون دیگری را حتی از پشت دیوار و ندیده تشخیص دهد و او را یاری نماید !
پاسخ، آری است .
زیرا یک فراماسون می تواند در حضور با علائمی که بهم نشان می دهند چه از طریق نمایش علامت و یا تماس دست برادران ماسون خود را بشناسند و یا با بیان کلمات یا جملاتی که لازمه آن پاسخ مناسب فرد مقابل است ، همدیگر را بشناسند.
زیرا یک فراماسون می تواند در حضور با علائمی که بهم نشان می دهند چه از طریق نمایش علامت و یا تماس دست برادران ماسون خود را بشناسند و یا با بیان کلمات یا جملاتی که لازمه آن پاسخ مناسب فرد مقابل است ، همدیگر را بشناسند.
« البته نه درجه و مقام یکدیگر را ».
به همین ترتیب از پشت دیوار و یا پشت تلفن و یا وسیله نامه و تلگراف هم می توان با بیان کلمات و علائم خاص یکدیگر را شناسائي کرد !.
بدین ترتیب که مثلا :
به همین ترتیب از پشت دیوار و یا پشت تلفن و یا وسیله نامه و تلگراف هم می توان با بیان کلمات و علائم خاص یکدیگر را شناسائي کرد !.
بدین ترتیب که مثلا :
من از این طرف دیوار به شما که آنطرف هستید و من را نمی بینید ولی صدایم را میشنوید « اولین بخش اولین رمز ماسونی »را مي گويم .
فرض اینکه اولین رمز« شمع روشن »باشد.
و شما دومين بخش آنرا بيان ميکنيد .و یا برعکس .
زماني که شما یا من اولین بخش از آن جمله رامی گوید«شمع» و دیگری اگر فراماسون نباشد نمی داند دومین بخش چیست ولی اگر فراماسون باشد میداند که دومین بخش « روشن» است و می گوید «روشن » ، «شمع روشن».
با این ترتیب آن دو یعنی من و شما همدیگر را میشناسیم ولی از درجه و مقام هم اطلاعی نداریم مگرهم درجه باشیم و آنهم با علائم خاصی شناسائی میشود که که از بحث ما خارج است .
در مورد آن که نوشته :
شخصی موثق که گویا وارد لژ شده و سپس از فراماسونی خارج شده مراحل مختلف تشرف را چنین معرفی نموده است.
زماني که شما یا من اولین بخش از آن جمله رامی گوید«شمع» و دیگری اگر فراماسون نباشد نمی داند دومین بخش چیست ولی اگر فراماسون باشد میداند که دومین بخش « روشن» است و می گوید «روشن » ، «شمع روشن».
با این ترتیب آن دو یعنی من و شما همدیگر را میشناسیم ولی از درجه و مقام هم اطلاعی نداریم مگرهم درجه باشیم و آنهم با علائم خاصی شناسائی میشود که که از بحث ما خارج است .
در مورد آن که نوشته :
شخصی موثق که گویا وارد لژ شده و سپس از فراماسونی خارج شده مراحل مختلف تشرف را چنین معرفی نموده است.
باید بگویم که کاملا بی ربط و یاوه است .
و اگر از اثرات حشیش و بنگ نباشد یقینا گروهی شیاد دست به چنین کارهائی زده اند و اینکه نوشته فراماسونری 7 درجه دارد کاملا بی اساس است.
زیرا : اصل فراماسونری 3 درجه است .
و کسی که این سه درجه را طی کرده و موفق شده باشد به درجه استاد ماسونی می رسد و در واقع یک ماسون است .
بنابراین هرکس که به لژی وارد شده باشد و حتی مدتها در آن بوده و خارج شده باشد ماسون نیست .
اما طی مدارج و تشریفات از 4 تا 33 درجه در واقع در لژهایی که بترتیب 7 – 14 – 18 – 24 – تا 33 می رسد انجام میشود و جنبه تشریفات و طی مقامات عالی را دارد .
ولی هیچ فردی از فراماسونری تا 3 درجه را طی نکرده و توفیق حاصل ننموده باشد نمی تواند تشریفات بعدی را طی کند .
نحوه انتخاب و گذراندن آن مراحل تشریفات خاصی دارد که از بحث ما خارج است .
آنچه را که آن فرد اعلام کرده:" از زمانیکه سوگند یاد کردم یک مرده با شمشیر همه جا و همیشه مرا همراهی می کرد و هر فراماسون دیگری را که دیدم او هم یک مرده با شمشیر بالای سر خود داشت ."
بنظر من این شخص خواسته بگوید در افکار من این چنین بوده و من به دلیل سوگند چنین احساسی داشته ام وگرنه گفتار او فقط و فقط از مغز یک بیمار روانی نشئت میگرفته .
و اگر از اثرات حشیش و بنگ نباشد یقینا گروهی شیاد دست به چنین کارهائی زده اند و اینکه نوشته فراماسونری 7 درجه دارد کاملا بی اساس است.
زیرا : اصل فراماسونری 3 درجه است .
و کسی که این سه درجه را طی کرده و موفق شده باشد به درجه استاد ماسونی می رسد و در واقع یک ماسون است .
بنابراین هرکس که به لژی وارد شده باشد و حتی مدتها در آن بوده و خارج شده باشد ماسون نیست .
اما طی مدارج و تشریفات از 4 تا 33 درجه در واقع در لژهایی که بترتیب 7 – 14 – 18 – 24 – تا 33 می رسد انجام میشود و جنبه تشریفات و طی مقامات عالی را دارد .
ولی هیچ فردی از فراماسونری تا 3 درجه را طی نکرده و توفیق حاصل ننموده باشد نمی تواند تشریفات بعدی را طی کند .
نحوه انتخاب و گذراندن آن مراحل تشریفات خاصی دارد که از بحث ما خارج است .
آنچه را که آن فرد اعلام کرده:" از زمانیکه سوگند یاد کردم یک مرده با شمشیر همه جا و همیشه مرا همراهی می کرد و هر فراماسون دیگری را که دیدم او هم یک مرده با شمشیر بالای سر خود داشت ."
بنظر من این شخص خواسته بگوید در افکار من این چنین بوده و من به دلیل سوگند چنین احساسی داشته ام وگرنه گفتار او فقط و فقط از مغز یک بیمار روانی نشئت میگرفته .
چون هیچ مفهومی ندارد .
و اما تا کنون هرگز دیده نشده که یک ماسون از فراماسونری مستعفی شود . ماسونهائي که به هردليل نخواهند در لژ شرکت کنند استعفا نمي دهند بلکه مرخصي نامحدود ميگيرند و هيچگاه اسرار را فاش نمي کنند .
ولی بسیاری از ماسون ها حتی در درجات بسیار بالا تا 32 درجه به دلیل عدم رعایت مقررات و تعهدات و حق عضویت و یا عدم حضور غیر موجه در جلسات لژ اخراج شده اند . ولي اين افراد نيز هيچ زمان اسرار را فاش نمي کنند .
امید است پاسخ کافی و وافی داده باشم .
و اما تا کنون هرگز دیده نشده که یک ماسون از فراماسونری مستعفی شود . ماسونهائي که به هردليل نخواهند در لژ شرکت کنند استعفا نمي دهند بلکه مرخصي نامحدود ميگيرند و هيچگاه اسرار را فاش نمي کنند .
ولی بسیاری از ماسون ها حتی در درجات بسیار بالا تا 32 درجه به دلیل عدم رعایت مقررات و تعهدات و حق عضویت و یا عدم حضور غیر موجه در جلسات لژ اخراج شده اند . ولي اين افراد نيز هيچ زمان اسرار را فاش نمي کنند .
امید است پاسخ کافی و وافی داده باشم .
شب خوش : استاد
*
*
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر