۱۳۸۸ تیر ۴, پنجشنبه

نامه نهم استاد ماسون به جوينده کمال

نامه نهم




جامع آدميت

ناصرالدين شاه دستور داد مجمع آدميت را تعطيل كنند و اعضاي آنرا متفرق سازند .
اما اين تعطيل و تفرقه صفوف آزاديخواهان را متشكل تر و فعاليت آنان را گسترده تر ساخت .
جمعي از فراماسونهاي اعضاي فراموشخانه ي ملكم و گروهي از مجمع آدميت با شركت عده اي از جوانان تحصيل كرده و روشنفكر و اصلاح طلب كه اغلب از معلمان مدرسه ي دارالفنون بودند گرد هم آمدند و براي ترويج عقايد سياسي و فلسفي و اجتماعي اروپا با تشكيل جامع آدميت فعاليت خود را آغاز كردند .
گرچه " جامع آدميت" هيچگاه مورد تاييد محافل فراماسونري اروپا قرار نگرفت ليكن چون وابستگي خاص به فراماسونها ( اغلب فراماسونهاي ايراني كه در خارج در يك لژ عضويت داشتند در آنجا حضور داشتند ) داشت در افكار عمومي بعنوان سازمان وابسته به فراماسونري تلقي ميشد .
فرق اساسي جامع آدميت با فراموشخانه و مجمع آدميت اين بود كه جامع آدميت كم كم شكل حزب سياسي بخود گرفت و با نفوذ در دربار قاجار تسهيلات بيشتري براي فعاليت فراهم ساختند .
بسياري از شاهزادگان دربار و درباريان نه تنها در تشكيل مجمع آدميت سهيم بودند بلكه برخي از آنان از موسسين جامع بشمار مي رفتند .
" ... انجمن آدميت كه در واقع هسته ي مركزي انقلاب مشروطيت ايران بشمار ميرود با همت مرحوم شاهزاده عليخان و چند تن از آزاديخواهان ديگر تاسيس يافت و يكي از اقدامات اساسي آن انجمن اين بود كه پس از ورود اتابك به ايران به وي نزديك شد و بمنظور اعتلاي ايران و حفظ اساس مشروطه پيشنهادهائي به اتابك داد .اتابك هم تعهداتي كرد .
محمدعلي شاه از اين قضيه مستحضر شد و بوسيله موقرالسلطنه پسر عموي اميرعلائي كه خود از اعضاي جامع آدميت بود وسايل قتل اتابك فراهم گرديد .
ولي ديري نگذشت كه خود موقر السلطنه بدست مشروطه خواهان در تهران بدار آويخته شد .

( اعدام موقرالسطنه مجازاتي بود كه از سوي اعضاي فراماسونري جامع آدميت در مورد او به دليل خيانت صورت گرفت )

شب خوش : استاد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر